پيشگفتار
يكي از مهمترين اركان پدافند غيرنظامي ملي، آمادگي براي حفظ جان مردم و سرمايههاي استراتژيك كشور در برابر بدترين شرايط تهاجمي است. شرايط تهاجمي و آسيب زا سه گونه هستند. يكي شيوع بيماريهاي واگيردار است كه آمادگي براي مقابله با آن وظيفه سازمانهاي بهداشتي و پزشگي كشور است. دوم، بلاهاي طبيعي مانند زمين لرزه و سيل و توفان است، و سوم، آمادگي براي شرايط جنگي است. دو مورد نخست، از محدوده بحث ما خارج است، زيرا در اين گزارش فقط به پدافند غيرنظامي در برابر حمله نظامي ميپردازيم. كانون سخن ما حملههاي هوايي و موشكي و طرح راهبردي ملي براي آمادگي حفاظت از جان مردم و سرمايههاي استراتژيك است. منظور ما از سرمايههاي استراتژيك، در درجه نخست شرايط و منابع ادامه زندگي و خدمات رساني به مردم است. براي آمادگي براي حفظ جان مردم در برابر حملههاي هوايي و موشكي، بويژه حمله اتمي، يك سامانه هشداردهي و يك سامانه پناهگاهي ضروري است. ما در اين كتاب، به آشنا كردن خواننده به انواع جنگ افزارهاي هوايي و اثرات آنها، به سيستمهاي هشدار دهنده و سرانجام به طراحي و ساخت پناهگاههاي اتمي ميپردازيم. محور سخن ما حمله هستهاي است، زيرا اگر ما در برابر يك حمله هستهاي محافظت بشويم، در برابر انفجارهاي معمولي هم مصون خواهيم بود.
كارآيي پناهگاهها هميشه مورد بحث كارشناسان استراتژي دفاع غيرنظامي بوده است. از ديد فني، برنامه ريزي براي تامين پناهگاه رابطه ناگسستني با سامانه هشداردهنده دارد. اگر سامانه هشداردهندهاي وجود نداشته باشد كه مردم را به هنگام خبر كند، و يا اينكه مردم آن هشدار را تشخيص بدهند، پناهگاه معنايي ندارد. از سوي ديگر، مگر اينكه پناهگاهها وجود داشته باشند، نيازي به به يك سامانه هشداردهنده نيست.
آنان كه در مركز حمله هستند، در هر حال، از انفجار و آتش نابود ميشوند. ولي، آنان كه در پيرامون هستند را ميتوان نجات داد، بشرط اينكه به هنگام هشدار داده شوند و پناهگاهي در دسترسان باشد. در صورت حمله، مردم بايد دستكم 10 تا 15 دقيقه وقت داشته باشند تا به پناهگاه بروند؛ در غير اينصورت ساخت و تجهيز پناهگاهها بي فايده است. افزون بر اين، چون نميتوان انتظار داشت كه سيستم هشدار دهنده بيش از 10 تا 15 دقيقه پيش از حمله مردم را خبر كند، اگر پناهگاه مناسب در فاصله 10 تا 15 دقيقهاي همه مردم نباشد، وجود سيستم هشدار دهنده بي فايده است، زيرا تعداد كمي از مردم خواهند توانست خود را به پناهگاهها برسانند. اين محدوديت زماني در نقاطي كه هدف اصلي نيستند كمتر است، ولي بهرحال، قانون سرانگشتي خوبي است كه ميتوان آن را در هنگام طراحي سيستمهاي هشداردهند و پناهگاهي در نظر داشت.
زمان هشداردهي
يك سامانه پناهگاهي بايد بر پايه يك برآورد منطقي از زمان هشداردهي باشد. اين زمان هشداردهي مبناي محاسبه طرح سيستم هشدار دهنده و همچنين سيستم پناهگاهي است. مسائل پدافند غيرنظامي در شهري كه چند دقيقه فرصت پناه گرفتن دارد با شهري كه چند ساعت وقت دارد (بويژه در مورد راديو اكتيويته) بسيار متفاوت است. پيش از آغاز به طراحي سيستمها بايد زمان هشداردهي را برآورد نمود تا همه فعاليتهاي پدافند غيرنظامي بر آن پايه انجام شود.
در اينجا بهتر است زمان هشداردهي را بهتر تعريف كنيم تا نقطه ابهامي در آن نباشد. نخست بايد ميان زمان هشدار احتياطي و زمان هشدار حمله تفاوت گذاشت. هشدار احتياطي زماني داده ميشود كه از طريق منابع اطلاعاتي اين احتمال به وجود ميآيد كه دشمن در حال تدارك يك حمله است و يا اوضاع بحراني سياسي احتمال يك حمله، و يا يك ضدحمله در صورت حمله ما، را بوجود ميآورد.در صورتيكه هشدار حمله هنگامي داده ميشود كه يك عمل نظامي آغاز شده باشد يا سيستم راداري كشوري حضور موشك يا هواپيماي دشمن را در فضاي كشور كشف كند. هشدار احتياطي ممكن است روزها و يا هفتهها زودتر از حمله داده شود، ولي در مورد هشدار حمله، زمان بر حسب دقيقه اندازه گيري ميشود. شرايطي كه منجر به هشدار ميشود، شرايط آمادگي دفاعي خوانده ميشود.
شرايط آمادگي دفاعي معمولا پنج درجه دارد. درجه 5 شرايط بحراني را هشدار ميدهد، و درجه يك شرايط حمله مسلم را. درجههاي 2 تا 4 شرايط بينابين را هشدار ميدهند. اين سيستم هشداردهي اجازه ميدهد كه مسئولان پدافند غيرنظامي مردم را از نزديكي هدفهاي استراتژيك و يا از جاهايي كه پناهگاه كافي وجود ندارد به نقاط مناسب ديگري جابجا كنند. مسئولان و كاركنان پدافند غيرنظامي لازم البته در محل باقي خواهند ماند. در صورتيكه گمان رود كه محل ممكن است مورد هدف مستقيم قرار بگيرد، با هشدار مناسب حتي كاركنان لازم نيز بايد بي درنگ از محل تخليه شوند و فقط معدودي مسئولان كليدي باقي بمانند كه براي آنان بايستي پناهگاه ضربه پذير و مناسب فراهم باشد.
يك استراتژي پدافند غيرنظامي درجه بندي شده با سيستم هشداردهي مناسب اجازه ميدهد كه بدون سرمايه گذاريهاي سنگين حداكثر حفاظت با حداقل ضايعات جاني و سرمايهاي انجام بگيرد. چنين برنامه ريزي و مديريت براي دفاع غيرنظامي نياز به مهارت فني و تفكر دانشمندانه دارد.
در ايران افزون بر كاستيهاي فراوان در سيستم راداري و هشداردهنده كه من مشاهده كرده ام، سيستمي براي دريافت هشدار حمله همزمان با فرماندهان نظامي و بصدا درآوردن هشدار مناسب براي مردم و سيستم دفاعي غيرنظامي وجود ندارد. در صورت عملكرد سيستم راداري و آگاه كننده، فرماندهان نظامي هميشه هشدار لازم را براي عمليات پاتكي دريافت ميكنند، ولي مسئله مهم دريافت اين هشدارها و تنظيم آنها براي حفاظت از مراكز جمعيتي در مسير حمله ميباشد.
جالب اينجاست كه هيچكدام از بحثها و نوشتههاي مسئولان و صاحبنظران درباره مسئله پناهگاهها در ايران، به مسئله سيستم هشداردهي اشاره نمي كنند. در حقيقت سيستم هشداردهنده بزرگترين عامل ضايعات در يك حمله است و بايد بسيار مهمتر از سيستم پناهگاهي شمرده شود. تا اين مسئله در استراتژي دفاع غيرنظامي كشور حل نشود، سرمايه گذاري در پناهگاهها آفتابه خرج لحيم است.
آژير خطر
بسياري از مردم تصور ميكنند كه بايد متكي به آژير خطر از راديو يا تلويزيون باشند. اين تصور درست نيست، زيرا هميشه نمي توان به اين منبع هشداردهنده متكي بود، چون گاهي براي جلوگيري از استفاده هواپيماهاي دشمن از موجهاي راديويي براي رديابي بايستي مخابره راديويي را خاموش كرد. يا اينكه به علت خاموشي برق، استفاده از راديو عملي نخواهد بود. البته با سيستمهاي هدايت شونده كنوني موجهاي راديويي ديگر كمتر بكار گرفته ميشود، ولي بهر حال، روشهاي ديگري براي آگاه كردن مردم بايستي فراهم باشد.
از ديد پدافند غيرنظامي، دو نوع سامانه هشداردهنده را ميتوان بكار برد:
1. سامانه هشداردهنده دروني
2. سامانه هشداردهنده بيروني
در سامانه هشدار دهنده دروني يا خانگي، ضربان الكتريكي از راه كابل برق از هر كارخانه برق يا پست برق به خانه گيرنده انتقال داده ميشود. هر خانه يا محل كار ميتواند دستگاه كوچكي را كه ضربان را دريافت كرده آنرا تبديل به صداي آژير متناوب ميكند فراهم نموده به پريز برق وصل كرد. هشدار حمله با تلفن هم به مراكز برق خبر داده شده و مراكز برق آژير را به صدا در ميآورند.
سامانه هشداردهنده بيروني كه بايد، افزون بر سامانه بالا، هميشه آماده عمل باشد، دو نوع است. نوع اول همان آژير شهري است كه از جنگ جهاني دوم به كار برده شده و در بسياري از شهرهاي ايران از آن استفاده ميشود. نوع دوم، آژير موشكي است. اين آژير را مانند گلوله از دهانه توپ هوايي به ميان شهر يا منطقه مورد نظر پرتاب ميكنند. گلوله پس از انفجار هم نور نارنجي هشداردهنده ميدهد و هم آژير آن در تماس با هوا به صدا در ميآيد. اين نوع آژير را ميتوان در جعبههاي ويژه پرتاب كرد يا با تعبيه كنترل از راه دور روي تيرهاي چراغ برق نصب نمود. به هنگام خطر اين هشداردهندهها بوسيله كنترل از راه دور از يك مركز عملياتي به هوا شليك ميشوند. آژير با دود و نور نارنجي و صدا تا بلنداي 300 تا 400 متر اوج ميگيرد و سپس آهسته به زمين سقوط ميكند و خاموش ميشود.
آژير هشداردهنده كه در بالا شرح داده شد، فقط موقعي كارآيي دارد كه سامانه راداري و آگاه كننده كشور كه جزوي از سامانه هشداردهنده است كارآيي داشته باشد. در بحث جداگانهاي سامانههاي راداري و راهبردي مناسب براي ايران تشريح خواهد شد.
پيچيدگي مسئله پناهگاه
پيچيدگي مسئله برنامه ريزي و طراحي پناهگاهها در يك سامانه پدافند غيرنظامي، معمولا بخوبي درك نمي شود. بسياري از صاحبنظران و دست اندركاران آن را يك مسئله ساختماني بشمار ميآورند. سامانه پناهگاهي، افزون بر پرسشهاي عمده و مهم درباره سامانه راداري و هشداردهنده كه بدون آنها پناهگاه معني ندارد، در ايران مسايل اخلاقي، مذهبي و اجتماعي فراواني را هم پيش ميآورد.
مسايلي كه فقط فني هستند شامل طراحي سازه، تسهيلات بهداشتي، هوادهي، حفاظت از ضربه، حفاظت از توفان آتش، حفاظت از پرتو هسته اي، ذخيره خوراك، ذخيره آب و بسيار موارد ديگر، در متن اين گزارش خواهد آمد. براي همه اين مسايل فني پاسخ وجود دارد، ولي مسايل فني ساخت پناهگاه جزء كوچكي از استراتژي و انديشه اساسي حفاظت در يك سامانه پدافند غيرنظامي است.
هدف از پدافند غيرنظامي اين است كه نه تنها باعث كمترين ضايعات جاني و سرمايهاي در يك حمله شود، بلكه امكانات بازسازي و ادامه زندگي را پس از يك جنگ (و در نهايت يك حمله هسته اي) فراهم آورد. هدف از برنامه ريزي براي سيستم هشداردهنده و پناهگاهها اين است كه تضمين كند به اندازه كافي از مردم و منابع حياتي كشور باقي خواهند ماند تا امكان اين بازسازي وجود داشته باشد. بنابراين، برنامه ريزي براي بازسازي پس از حمله نيز جزوي از برنامه دفاع غيرنظامي است.
.
Reviews
There are no reviews yet.